شخصیت اخلاقى امام
از خوش اخلاقى امام سخن بسیار گفته اند. در این جا به چند نمونه آن توجّه کن و ببین که امام در برخورد با مردم به چه نکات ریزى دقّت مى کرده است. همه اینها براى ما درس (چگونه زیستن) است:
ـ هیچ گاه با سخن خود، دیگران را آزار نداد.
ـ سخن هیچ کسى را قطع نکرد.
ـ به نیازمندان بسیار کمک مى فرمود.
ـ با خدمتگزاران خود بر سر یک سفره مى نشست و غذا مى خورد.
ـ همیشه چهره اى خندان داشت.
ـ هرگز با صداى بلند و با قهقهه نمى خندید.
ـ هنگام نشستن، هرگز پاى خود را در حضور دیگران دراز نمى کرد.
ـ در حضور دیگران هرگز به دیوار تکیه نمى زد.
ـ به عیادت بیماران مى رفت.
ـ در تشییع جنازه ها شرکت مى جست.
ـ از مهمانان خود، شخصا پذیرایى مى کرد.
ـ وقتى بر سر سفره اى مى رسید، اجازه نمى داد تا به احترام او از جاى برخیزند.
ـ به پاکیزگى بدن، موى سر و پوشاک خود بسیار توجه داشت.
ـ بسیار بردبار و صبور و شکیبا بود.
اینها گوشه اى از اخلاق امام بود. آیا با داشتن این اخلاق و رفتار نباید خدا از او راضى و خرسند باشد؟ و آیا سزاوار نیست که او را (رضا) بنامند؟
آیا کسى که خدا از او خشنود است، مردم از او خرسند نیستند؟ این گونه هست که نام (رضا) براى آن امام بزرگوار برازنده و سزاوار است.